راه سلام/ او گفت: مگر آقای خاتمی در حصـر است که نمیتواند بیاید در انتخابات شرکت کند؟ توده مردم اینها را قبول ندارند. بی رو دربایستی من به شما بگویم نه اینکه من با آقای خاتمی هم رفیقیم …
خاتمی هیچ جایگاه والایی ندارد
اما ایشان خیلی جایگاه والایی بین حامیانشان دارند.
هیچ هم ندارد. جایگاه اگر کسـی داشت حداقل میتوانست علنی بیاید در یک صندوق انتخابات رای بدهد. این حرفها نیست. اگر واقعیتها را بخواهیم بگوییم.
نظرتان با واقعیت متفاوت است.
اگر واقعیتها را بخواهیم، بگوییم این نکته وجود دارد.
مثلا وقتی فراخوان میدهند مردم بیایید از آقای پزشکیان حمایت کنید علاوه بر طیف اصلاح طلب سایرین نیز مشارکت می کنند .
ابدا! خوب چکار کردند؟ اگر مردم واقعا حرفشان را قبول داشتند آقای پزشکیان باید با یک مختصـر تفاوتی با آقای جلیلی رای می آورد دیگر. نه اصلا این نیست. من به شما یک چیزی بگویم؛ هنوز در میدان سیاست و سپهر سیاسی ما،یک عدهای دلشان خوش است به این حرفها.
اصلا توده مردم به این حرفها گوش نمیدهند. صراحتا دقیق به شما بگویم نه کسـی دنبال این است ببیند آقای خاتمی چه میگوید. نه دنبال این است ببیند آقای کروبی چه میگوید. نه دیگر دنبال این است که آقای مهندس موسوی چه میگوید.
اشتباه اینها این است که به جای اینکه بگذارند اینها در این آخر دوران زندگی که سن رفته بالا( انشاءلله خداوند عمرشان را طولانی بگرداند، من دنبال فوت کسی نیستم )بگذارند اینها کمی آرام زندگی کنند و بعد هم با آرامش از دنیا بروند مثل آقای مهندس بازرگان.
آقای بادامچیان! شما یک زمانی میگفتید اصلاحطلبی مرده، ولی الان یک رئیس جمهور اصلاحطلب داریم. به نظرتان این اصطلاح مرگ اصلاحطلبی اشتباه نبود؟
نخیر. دقیقا درست گفتهام. من در آن روزگار که گفتم جریان اصلاحطلبان به رحمت الهی رفته نه این است که اصلاحطلب رفته. ببینید حزب توده در این مملکت یک روزی هیاهو میکرد و خیلی هم قدرت داشت. در آن زمان من خودم شاهد تظاهراتش در ۲۸ مرداد بودهام. خانهمان سرچشمه بود اینها هیاهو میکردند. ولی این حزب توده بعد که آمد در جمهوری اسلامی یک مرتبه فعال شد و گفت که به نامزدهای حزب توده رای بدهید بروند در مجلس اول. به تدریج دستشان رو شد.
بعد کودتایشان معلوم شد. بعد معلوم شد که مثلا فرمانده نیروی دریایی هم اینها داشتهاند البته تا آن حد هم نبودهاند منتها فریب دادند. بعد هم جمهوری اسلامی با ایشان خشن برخورد نکرد. شما خیال میکنید الان تودهای نیست؟ چرا! هنوز یک بخش باقیمانده از متعصبینشان هنوز تودهای هستند. حتی چون در نشـریات اصولگرا جا ندارند در نشـریات اصلاحطلب فعالیت میکنند. من به مدیر مسئول نشـریه هم گفتهام. گفتهام این آدم دارد خط حزب توده را اجرا میکند.
جریان اصلاح طلبی دیگر وجود ندارد
دور از واقعیت نیست که اصلاح طلبان را به تودهایها منتسب می کنید؟
نه. مثل فرمانده نیروی دریایی آن زمان که با چنان محاسنی و قیافهای و عزاداری و سینهزنی ولی آقا تودهای بود. آنها میگویند ما اصلا هرجا میرویم باید حرفمان را بزنیم،و شعار اصلی شان این است که هدف وسیله را توجیه می کند. جریان اصلاحطلبی الان وجود ندارد. الان آقای پزشکیان آمده سر کار ولی شما میدانید که میگوید من اصلاحطلب نیستم. خیلی جالب است. اگر اصلاحطلبی خوب بود؛ جریانش باقی بود، میگفت نه ما اصلاحطلب هستیم.
به نظر می رسد ایشان به واسطه همان تاکیدی که بر کلیدواژه وفاق دارند تلاش می کنند خود را فراجناحی معرفی کند و می گوید نه اصلاحطلبم، نه اصولگرا.
هرکاری دلتان میخواهد بکنید ولی جریان اصلاحطلبی جزوی از وفاق نیست. این جریان تمام شده است. شما ببینید الان آقای عباس عبدی برداشته آن مطالب را نوشته. خانم فائزه در زندان این مطالب را نوشته. میگوید آقا اینها اینجوری هستند آنها آنجوری هستند. ببینید اینها مخالفها هستند. آقای تاجیک که خودش آدم پخته و قویای هستند بارها این مطالب را نوشته است.
آقای بادامچیان! دولت سایه آقای جلیلی چه وجه قانونی دارد؟ چون اساسا در ادبیات سیاسی ما چنین جایگاهی وجود نداشته و قابل تعریف در ایران نیست.
من اصلا نمیدانم دولت سایه را چرا باید بکار ببریم ولی اگر مقصود از این عناوین این است که یک مجموعهای میگوید این دولت نمیتواند این کار را بکند اگر من باشم این کار را میکنم این زیاد است دیگر. همه مجموعههای سیاسی، دولت در سایه هستند.
یعنی همه اینها میخواهند بیایند در مجلس رای بگیرند بعد هم دولت را بگیرند. پس همهشان هستند. من هم نمیآیم نسبت به مثلا جناب آقای جلیلی یا مثلا بخش پایداری و اینها موضعگیری بکنم. شما میدانید من اصلا نسبت به اشخاص موضعگیری نمیکنم اگر هم نکته ای دارم بحث میکنم، نقد میکنم یا ترسیم وضعیت موجود میکنم نه این است که به قول خودمان بیاییم جبهه متخاصم و متخالف و چه برسد به متضاد، اینها را تشکیل بدهم. در همین کشور هستند دیگر.
این چند سال خیلیها کوشیدند که یکدست کنند. شده؟ امکان ندارد. خلق الانسان بالتفاوت. خدا اصلا …
جلیلی با تکیه بر ۱۳ میلیون رأی، خود را لیدر می داند اما مثلا آقای باهنر می گوید که سقف رای جلیلی همانی است که در مرحله اول آورد و مرحله دوم نتیجه اجماع اصولگرایان بود نه رای شخصی، شما چه تحلیلی دارید؟
لیدر یعنی چه؟ یعنی رهبر؟ فرمانده؟ پیشوا؟ کدام از اینهاست؟ این را حل کنید بعد هم اینکه یک کسـی خودش را برای یک مجموعهای مسئول بداند من معتقدم که…
اصلا سعید جلیلی را لیدر نمی دانم
شما در جایگاه لیدری میدانید آقای جلیلی را؟
مثلا من لغت لیدر را قبول ندارم. چون بیگانه است.
رهبر؟
نه. پیشوا میشود. چون راهبری در آن نیست. پیشوایی است. یعنی جلو بودن. مبنای لغت لیدر در لاتین معنای رهبر نمیدهد. رهبر آن کسـی است که جلو است و دارد هدایت میکند. به این علت من اصلا جلیلی را لیدر نمی دانم آقای جلیلی هم برای یک مجموعهای مورد توجه کسانی است که سالهاست دارند در این مملکت زندگی میکنند. لذا من اصلا وارد موضعگیریهای اشخاص با این و با آن نمی شوم و سیاست های کلان نظام را دنبال میکنم.
منبع: خبرانلاین